سه‌شنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۸ - ۱۳:۰۴
۰ نفر

زهرا ابراهیمی: پاکستان پرتناقض‌ترین کشور منطقه ماست.

این کشور نمونه عجیبی از پیشرفت‌های دانشگاهی و عقب‌ماندگی‌های فرهنگی است؛ نوعی روستای بزرگ که دانشگاه هاروارد هم دارد.

پاکستان معمای رسیدن به بمب اتمی و پیشرفت را همراه با عقب‌ماندگی حل کرده است. می‌توان بمب اتمی داشت و در جنگ‌های فرقه‌ای نابود شد؛ در تعصب و دگماتیسم غرق شد. می‌توان بمب اتمی داشت و امنیت نداشت. ایران در همسایگی این کشور پرتناقض زندگی می‌کند و هرازچندی تحت‌تأثیر وجوه منفی این تناقض‌ها قرار می‌گیرد. ترور ایرانیان و سفرای سیاسی ایران در پاکستان یا پناهنده‌شدن تروریست‌های داخلی درخاک پاکستان، از مهم‌ترین نشانه‌های این تاثیرپذیری‌هاست.

روز پنجشنبه 21 آبان‌ماه سال جاری آخرین ترور نمایندگان سیاسی ایران در پاکستان رقم خورد. عبدالحسن جعفری،  مدیر روابط عمومی کنسولگری ایران در پیشاور در حالی که در مسیر محل کارش بود مورد حمله مهاجمین موتورسوار قرار گرفت و بر اثر جراحات وارده در مسیر بیمارستان جان باخت.

2مهاجم موتورسوار پس از تیراندازی به سمت جعفری از محل حادثه گریختند. در پی این ترور آژانس‌های اطلاعاتی پاکستان 15 مظنون را به اتهام دست‌داشتن در ترور یک مقام محلی در کنسولگری ایران در پیشاور دستگیر کردند. این افراد در پی حمله به چندین خانه در حومه پیشاور دستگیر شدند.

این نخستین بار نیست که ماموران سیاسی خارجی،  از جمله یکی از اعضای سرکنسولگری ایران،  در پیشاور هدف حمله افراد مسلح قرار می‌گیرند.

در تاریخ 1387/8/23 عناصر تروریست در اولین ساعات صبح،  دیپلمات ایرانی حشمت‌الله عطارزاده نیاکی،  کارشناس اقتصادی و وابسته سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در پیشاور را که از منزل عازم محل کار خود بود،  مورد حمله قرار دادند که در نتیجه آن راننده و محافظ وی به شهادت رسیدند و خودش و اتومبیل حامل وی نیز ربوده و به مکان نامعلومی منتقل شد.

محمد‌اقبال علی‌اصغری- سرکنسول ایران- دست‌داشتن طالبان پاکستان در ربودن عطارزاده را رد کرد و اظهار داشت: هیچ گروهی تاکنون مسئولیت این ربایش را برعهده نگرفته است.

هنوز از سرنوشت عطارزاده خبری انتشار نیافته است

چند ماه قبل از ربودن عطارزاده،  سفیر انتصابی افغانستان در پاکستان هنگامی که با اتومبیل عازم پیشاور بود هدف حمله افراد مسلح قرار گرفت که در جریان آن،  راننده اتومبیل کشته و دیپلمات افغان ربوده شد و هنوز آزاد نشده است.

در تیرماه سال 1387 در ساعت 30 دقیقه بامداد روز جمعه هم،   3مرد مسلح وارد رستوران منصور جوکار در شهر کراچی شده و صاحب مغازه را از ناحیه سینه هدف گلوله قرار دادند.
خانواده جوکار از جمله ایرانیان مقیم کراچی بودند که پیش از انقلاب به این شهر مهاجرت کرده و به فعالیت تجاری مشغول بودند. این خانواده در فعالیت‏های مذهبی و اجتماعی از جمله مراسم حسینیه ایرانیان مقیم کراچی نیز فعال بودند.

این حادثه تروریستی 2 روز پس از تظاهرات شیعیان پاکستانی مقابل سفارت این کشور در تهران صورت گرفت. در این تظاهرات،  دانشجویان و طلاب پاکستانی سکوت دولت این کشور در قبال کشتار شیعیان در پاراچنار را محکوم کرده و خواستار توقف محاصره این منطقه شده بودند.

چند ماه پیش از این ترور، یک گروه شبه‌مسلح با نام طرفداران یزیدبن‌معاویه در پاراچنار فعال شده و به شکل وحشیانه‏ای دست به کشتار شیعیان می‏زدند به‌طوری که قربانیان گروه طرفداران یزید،  اغلب قطعه‌قطعه می‌شدند.

ترور مهندسین ایرانی پروژه احداث تنها پل فلزی در کلیفتن کراچی نیز از دیگر سوء‌قصدها به جان ایرانیان مقیم پاکستان بود که قاضی پرونده آنان نیز ترورشد.20 مهرماه سال 1387 خبر ترور نافرجام منوچهر متکی در پاکستان نیز منتشر شد.

روزنامه دولتی خورشید به نقل از شبکه خبری الجزیره،  از سوی وزارت کشور پاکستان اعلام کرد فردی که با انداختن پوشینه قصد داشت خود را همزمان با ورود وزیر امور خارجه ایران در فرودگاه اسلام‌آباد منفجر کند،  بازداشت شد.این خبر از سوی مقامات کشورمان تایید یا رد نشد اما وزارت کشور پاکستان آن را تایید کرد که بازتاب وسیعی در رسانه‌های این کشور داشت. وزارت کشور پاکستان در خبر اعلامی خود از توانایی سازمان‌های امنیتی پاکستان در بازداشت افراد انتحاری تمجید کرد.

ماشاءالله شاکری،  سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاکستان با تکذیب اخبار مربوط به ترور نافرجام وزیرامور خارجه‌ کشورمان،  تصریح کرد: مسائل گفته‌شده شایعه است و در پاکستان، چنین مسائلی زیاد روی می‌دهد.

وی ادامه داد: بحث کشف مواد منفجره از یک فرد، موضوع مجزایی بوده و اصلا ربطی به سفر متکی به پاکستان ندارد و مانند هر مکان و کشور دیگری ممکن است اتفاقاتی روی دهد.
همچنین  در سال 1990 صادق گنجی،  دیپلمات جمهوری اسلامی و سرپرست خانه فرهنگ ایران در لاهور، قبل از بازگشت به ایران در خاتمه دوره ماموریت خود،  ترور شد و مقامات ایرانی، یک گروه افراطی  وهابی موسوم به «سپاه صحابه» را مسئول این قتل دانستند.

انفجار انتحاری در استان سیستان و بلوچستان به شهید شدن حدود 30نفر از جمله شماری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران جمهوری اسلامی منجر شد که گروه جندالله مسئولیت آن را برعهده گرفت و باعث شد مقامات جمهوری اسلامی بعضی نهادهای دولتی پاکستان را به حمایت از جندالله متهم کنند اما دولت پاکستان این اتهام را رد کرد.
ایران روز 19 ماه اکتبر از پاکستان خواست تا از فعالیت‌های گروه جندالله  در مناطق مرزی با ایران جلوگیری کرده و عوامل این حادثه را دراختیار ایران قراردهد.

روابط ایران و پاکستان

با وجود همه ناملایماتی که میان ایران و پاکستان رخ می‌دهد هرگز بین این دوکشور وضعیت خصمانه و خطرناکی پیدا نشده است. تلاش مقامات پاکستان برای جلب نظر تهران پس از رخدادهایی اینچنین و اشراف ایران به عدم توانایی دولت مرکزی این کشور درکنترل همه مناطق پاکستان و بروز بسیاری از ترورها علیه مقامات عالی‌رتبه پاکستانی ازجمله کسانی مانند بی‌نظیر بوتو از دلایلی است که زمینه‌های گسترش روابط میان دوکشور همسایه را کاهش می‌دهد.

در سال 1947  ایران اولین کشوری بود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت و در عوض پاکستان نیز اولین کشوری است که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخته است. از بدو تشکیل تاکنون کوچک‌ترین نزاع و برخورد و اختلافی بین این دو کشور پدید نیامده است.

روابط جمهوری اسلامی ایران و پاکستان دارای 3دوره مشخص است:
 دوره اول از پیروزی انقلاب تا سال 1988  را شامل می‌شود که دو کشور موضع تقریبا یکسانی داشتند. اگرچه در جنگ تحمیلی، پاکستان موضع بی‌طرفانه‌ای نسبت به ایران اتخاذ نکرد و به نوعی حامی سیاست‌های دشمنان ایران بود  اما در عین حال به واسطه منافع تجاری،  استفاده ایران از بندر کراچی را میسر ساخت. در این دوره ایران و پاکستان در موضوع لزوم خروج شوروی سابق از افغانستان همسو بودند. البته حمایت ضیاء‌الحق از رژیم شاه  و تجهیز و ترغیب گروه‌های شبه‌نظامی از اهل تسنن پاکستان توسط وی برای هدف‌قراردادن اقلیت شیعیان در این کشور و متهم‌کردن ایران به حمایت از شبه‌نظامیان شیعه موجب بروز خشونت‌های فرقه‌ای بین شیعیان و اهل تسنن در طول این دوره و بعد از آن شد.

دوره دوم، از سال 1988 - همزمان با فروپاشی شوروی سابق و خروج این کشور از افغانستان- آغاز شد و تا سال 2001 میلادی به طول انجامید. روی‌کارآمدن مجاهدین و سپس ظهور طالبان در افغانستان به‌طور کامل روابط ایران و پاکستان را تیره کرد. حمایت پاکستان از طالبان در این سال‌ها،  به‌طور واضح تنش را بین دو کشور افزایش داد. این تنش‌ها در سال 1998 وقتی که طالبان تعداد زیادی از دیپلمات‌های ایرانی را در شهر مزارشریف به شهادت رساندند به اوج خود رسید که ایران نیز با تمرکز قوای نظامی در طول مرزهایش با افغانستان به آن عکس‌العمل نشان داد.

اگر جنگی بین قوای نظامی ایران و طالبان در آن مقطع اتفاق می‌افتاد،  بعید نبود که پاکستان به حمایت از طالبان در جنگ مداخله کند؛ اگرچه در اواخر این دوره کاهش موقعیت طالبان و تحریم پاکستان توسط آمریکا و چین به‌دلیل آزمایش هسته‌ای سال 1998 و استقبال ایران از این آزمایش،  سبب شد تا روابط دو کشور،  بهبود نسبی پیدا کند. برخی تحلیل‌گران اعتقاد دارند که حجم عمده همکاری‌های بین ایران و پاکستان در  سال‌های دهه 1990 قبل از آنکه طالبان ظهور کند و اندکی پس از قطع کمک‌های ایالات متحده به پاکستان اتفاق افتاده است.

دوره سوم، پس از حادثه یازدهم سپتامبر آغاز شد. پاکستان حمایت رسمی خود از طالبان را متوقف کرد. در این دوره پاکستان،  از یک سو اطلاعات هسته‌ای ایران را از طریق شبکه قاچاق هسته‌ای عبدالقدیرخان به آمریکا داد (این کار در قبال عدم محاکمه بین‌المللی پدر هسته‌ای پاکستان به واسطه تجارت غیرقانونی مواد هسته‌ای صورت گرفت) و از سوی دیگر،  همزمان ساخت خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان و هند را دنبال کرد اما روابط دو کشور به‌طور کامل تحت‌الشعاع روابط ایران و آمریکا قرار گرفت.

همانطور که از این سه دوره مشخص است اگرچه امکان تعامل و تبادل با پاکستان در همه زمینه‌ها بسیار فراوان و مستعد است اما زمینه‌های عدم تفاهم بین دو کشور نیز فراوان است. در دهه‌های گذشته عواملی نظیر حضور نیروهای نظامی آمریکا و تأثیرپذیری از سیاست‌های منطقه‌ای واشنگتن، حاکمیت طالبان در افغانستان، برنامه‌های هسته‌ای صلح‌آمیز ایران،  قاچاق مواد‌مخدر، ‌ حضور وهابیت در این کشور،  فرقه‌گرایی (فعالیت سپاه صحابه) و وجود جریانات ضدشیعه در پاکستان،  ‌ ترور شخصیت‌های ایرانی در پاکستان،  روابط آمریکا و پاکستان (نفوذ آمریکا در پاکستان) و‌ روابط تجاری ایران و هند بوده است.

با همه این احوال، پاکستان ایران را به چشم یک همسایه مهم با موقعیت ژئواستراتژیک با تاریخ و اعتقادات مشترک می‌نگرد. ایران یک همسایه استراتژیک مهم و شریک در صلح و امنیت منطقه‌ای است که حفظ روابط نزدیک با آن یک عنصر اصلی در سیاست خارجی پاکستان محسوب می‌شود.

 البته پاکستان در تنظیم روابط و سیاست خارجی خود در رابطه با ایران اهداف زیر را دنبال می‌کند:

-  جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در   پاکستان.

- جلب حمایت بیشتر آمریکا برای تعدیل سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در مسائل منطقه، تعیین مسیر افغانستان و پاکستان جهت انتقال ذخایر نفت و گاز آسیای مرکزی به آب‌های آزاد و بین‌المللی،  ایجاد راه ترانزیتی.

- جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و تحمیل سیاست‌های خود در این مورد به جمهوری اسلامی ایران.

- تنظیم و تعدیل روابط جمهوری اسلامی ایران با هند.

جمهوری اسلامی ایران در کشور پاکستان به‌عنوان همسایه شرقی دارای سفارت در اسلام‌آباد،  2 نمایندگی سیاسی در ایالت پنجاب و  4سرکنسولگری سیاسی در شهر‌های کراچی (مرکز ایالت سند)، لاهور (مرکز ایالت پنجاب)،  کویته (مرکز ایالت بلوچستان) و پیشاور (مرکز ایالت سرحد) دارد. درحالی که سایر همسایگان از چنین امکاناتی برخوردار نیستند.

تعداد قابل توجهی از ایرانیان که عمدتاً از اهالی استان یزد و از زرتشتیان مهاجر به هندوستان هستند در پاکستان به ویژه در کراچی سکونت دارند. پاکستان نیز متقابلاً در قلمرو جمهوری اسلامی ایران دارای یک نمایندگی سیاسی (سفارت) در تهران و 2سرکنسولگری در شهرهای مشهد و زاهدان است.

کد خبر 95439

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز